نخستين راه شناسائي هر كسي، نسب شناسي است. شناسنامه در حقيقت نوعي برگه هويت شخص است؛ زيرا هر انساني خصوصيات شخصيتي خويش را از جهات گوناگوني بويژه ارث و محيط اجتماعي و زمان خويش كسب مي كند. لذا شناخت نسب و نسبت ها از اهميت ويژه اي برخوردار مي باشد و در مسأله ازدواج به اين مهم توجه داده شده است.
شناخت امام زمان(ع) به عنوان پيشواي امامت و ولايت و چراغ روشن هدايت، از بايسته هاي هر انساني است. از اين رو در روايات معتبر آمده هر كسي امام زمان خويش را نشناسد به مرگ جاهليت مرده است.
نويسنده با مراجعه به آموزه هاي قرآني بر آن است تا جلوه و مظهري از مظاهر امام زمان را تبيين كند و نوري بر عظمت ايشان با آيات قرآني بيفكند. با هم اين مطلب را از نظر مي گذرانيم.
امام شناسي، بايسته اي عقلاني و وحياني
عقل و وحي بر هر انساني اين موضوع را فرض كرده تا اصولي چون خداشناسي، راهنماشناسي و رستاخيزشناسي داشته باشد؛ زيرا خودشناسي متوقف بر اموري از جمله اين اصول است. عقل انساني حكم مي كند كه خود را بشناسد و جايگاه و مسئوليت خويش را در جهان بداند. براي رسيدن به خودشناسي لازم است تا هستي شناسي داشته باشد. هستي شناسي داراي مؤلفه ها و عناصري چون خداشناسي، هدف شناسي آفرينش و مسئوليت شناسي خود و مانند آن است. اين گونه است كه عقل حكم مي كند تا انسان درباره توحيد، عدل، نبوت، امامت و معاد پژوهش كند و حقيقت اين امور را دريابد.
وقتي انسان به حقيقت هستي توجه مي كند، خدا را به عنوان آفريدگار و پروردگار مي شناسد. شناخت آفريدگاري خداوند به معناي شناخت صفاتي براي خداوند از جمله خالقيت، مالكيت، قيمومت، ربوبيت، حكمت، عدالت، حيات، علم، تكلم و مانند آن است و شناخت حكمت و عدالت خداوندي به معناي هدفمندي آفرينش از جمله رستاخيز و معاد مي باشد و پروردگاري و ربوبيت الهي نيز به معناي هدايت هاي عقلاني و وحياني از جمله نبوت و امامت خواهد بود.
به سخن ديگر، شناخت خداوند لوازم و مقتضياتي دارد كه برخي از آنها به عنوان اصول دين بيان شده است. كليات اين اصول دين مي بايست از طريق عقل به اثبات برسد و در جزئيات به مدد وحي به كمال و تماميت دست يابد و لذا اسلام از هرگونه تقليد و پذيرش نقلي صرف در اصول دين برحذر داشته و بر هر مسلمان و مؤمني تكليف كرده كه اصول دين خويش را با عقل بشناسد و اثبات نمايد.
(برای مشاهده بقیه به ادامه مطلب بروید)